هنر متقاعدسازی و جادوی تاثیرگذاری

هنر متقاعدسازی و جادوی تاثیرگذاری

امروزه توانایی تاثیرگذاری تبدیل به یک اصل مهم شده است. همان‌طور که برای زنده ماندن به آب و غذا و هوا و خواب و مواردی از این دست نیازمندیم برای کسب موفقیت و پیشرفت نیز به مواردی نیاز داریم که یکی از آنها مهارت تاثیرگذاری  و متقاعدکردن دیگران‌ است؛ چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفه‌ای.

از میان تمامی مهارت‌هایی که افراد خواهان پیشرفت و رشد در گوگل جست‌وجو می‌کنند، مهارت تاثیرگذاری و متقاعد کردن در رتبه سوم قرار دارد و این نشان می‌دهد که نیاز افراد به تجهیز خودشان برای این مهارت بسیار مهم و مورد توجه است.

متقاعدسازی، شانس شنیده‌شدن ما توسط مخاطب را افزایش می‌دهد و این نوید را برای ما دارد که کلمه جادویی «بله» را بیشتر بشنویم و این همان چیزی است که ما در تاثیرگذاری و متقاعدسازی به دنبال آن هستیم.

در دنیای پر رقابت امروز، داشتن مهارت هنر متقاعدسازی می‌تواند برای ما تفاوتی عظیم در کسب موفقیت و پیشرفت به معنای واقعی داشته باشد. هنر متقاعدسازی، هنری است که با استفاده از استراتژی‌ها و فنون مختلف، ما را قادر می‌سازد تا ایده‌ها و نظرات‌مان را با اثربخشی به دیگران منتقل کنیم و درنتیجه بر تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات آن‌ها تأثیر بگذاریم.

در محیط کار، توانایی متقاعدسازی به ما کمک می‌کند تا به راحتی دیگران را متقاعد کنیم و همکاران خوبی را جذب کرده و فرصت همکاری‌های خوبی را فراهم آوریم. می‌توانیم اعتماد و اعتبار خود را در سازمان افزایش دهیم و به رهبران تأثیرگذاری تبدیل شویم.

هنر متقاعدسازی در زندگی شخصی نیز نقش بسزایی دارد. توانایی متقاعدسازی باعث می‌شود در ارتباطات روزمره با خانواده، دوستان و همسایگان، بتوانیم نیازها و خواسته‌هایمان را به خوبی بیان کنیم و درک و پذیرش بیشتری از طرف دیگران به دست آوریم.  این هنر ما را قادر می‌سازد تا در بحث‌های خانوادگی، مذاکرات مهم و حتی در مواقعی که با دیدگاه‌های متفاوت مواجه می‌شویم، تأثیرگذار باشیم و روابط خود را بهبود بخشیم. با استفاده از استراتژی‌ها و فنون متقاعدسازی، می‌توانیم به ارتباط مؤثری با افراد دیگر برسیم و در جلب توجه و پذیرش آراء و دیدگاه‌هایمان موفق شویم.

با استفاده از اصول متقاعدسازی، می‌توانیم احساساتمان را به درستی منتقل کرده و به دیگران نشان دهیم که چرا موافق یا مخالف یک مسئله هستیم. این باعث می‌شود که خانواده‌مان بتواند به ما گوش کند و نگرانی‌ها و ایده‌هایمان را بشنود و د نهایت به توافقاتی برسیم که برای همه قابل قبول باشد.

در مذاکرات مهم نیز، هنر متقاعدسازی بسیار ارزشمند است. با استفاده از استدلال‌های منطقی و قوی، می‌توانیم قدرت اقناعی بالای داشته‌باشیم. همچنین، درک نیازها و مصالح طرف مقابل را نیز در نظر گرفته و راهکارهایی ارائه کنیم که به هر دو طرف برای رسیدن به یک توافق متقابل می‌تواند مفید واقع شود.در مواقعی که با دیدگاه‌های متفاوت روبرو هستیم، هنر متقاعدسازی ما را قادر می‌سازد تا با احترام به نظرات دیگران، بازخورد بدهیم و دیدگاه خود را با استدلال‌های مناسب به آن‌ها ارائه کنیم. به این ترتیب، می‌توانیم در مواجهه با تفاوت‌ها و اختلاف‌نظرها، بحث‌های سازنده‌تری داشته و به جای تنش و نزاع به توافق و همکاری نزدیک شویم.

اصولا متقاعدسازی در سه سطح اتفاق می‌افتد:

  • کاهش مقاومت
  • مقاومت و پذیرش بیرونی
  • تغییر باورهای درونی

کاهش مقاومت: زمانی است که شما تصمیمی گرفته‌اید و می‌خواهید آن را اجرا کنید اما اطرافیان شما، مثلا خانواده یا مدیر‌تان، مخالف این تصمیم هستند. در این جا سعی بر این است که دیگران را درباره درستی تصمیم‌تان متقاعد کنید و درنهایت، اطرافیانتان مسئولیت تصمیم را به خودتان واگذار کنند.

متابعت و پذیرش بیرونی: زمانی است که طرف مقابل، حرف شما را قبول می‌کند و خواسته‌هایتان را هم می‌پذیرد و حتی به شما هم کمک می‌کند، اما در درون با این تصمیم مخالف است.

تغییر باورهای درونی: این، سطح سوم متقاعدسازی و آرزوی بسیاری از مدیران و والدین است. در این حالت، فرد قادر است  باور  درونی را هم تغییر دهد و در واقع این سطح، بالاترین سطح متقاعدسازی محسوب می‌شود و خیلی از رهبران بزرگ به این سطح از متقاعدسازی دست یافته‌اند. چرا که رسیدن به این سطح مستلزم آن است که فرد خودش به این باور رسیده باشد و از طرفی ویژگی رهبر این است که ابتدا از خودش  شروع می‌کند و به آنچه می گوید باور دارد و در ضمن هیچ اجباری برای تبعیت از خود ایجاد نمی‌کند.

متقاعدسازی می‌‌تواند کاربردهای فراوانی داشته‌باشد؛ مثلا:

  • به عنوان مدیر، کمتر به ابزارهایی مثل تشویق یا تنبیه متوسل شویم .
  • طرح‌ها و پیشنهادهای خود را بهتر ارائه کنیم تا بعداً کمتر نیاز به رایزنی و گفت‌وگو داشته باشیم.
  • اگر در محیط کار یا خانواده، محدودیت و مشکلی داریم بتوانیم آن را معقول‌تر و مقبول‌تر توضیح دهیم.
  • سخنرانی مؤثرتری داشته باشیم.
  • در گفتگو با والدین و فرزندان خود موفق‌تر باشیم.
  • ایراد گرفتن‌ها و تشویق کردن هایمان اثربخش‌تر، کم‌هزینه‌تر و باورپذیرتر باشد.

به‌طورکلی وقتی مفهوم متقاعدسازی در این سطح گسترده مطرح می‌شود نقش و اهمیت باور شخص متقاعدکننده پررنگ می‌شود. مواردی همچون عزت نفس، تسلط کلامی، هنر گوش دادن، قدرت همدلی و صداقت از اهرم‌هایی هستند که در متقاعدسازی به کمک ما می‌آیند.

هنر متقاعدسازی در ذهن خیلی از افراد، حس منفی را القا می‌کند و بیشتر جنبه‌هایی از فریب، خودخواهی، سوءاستفاده از دیگران یا منفعت را در ذهن القا می‌کند، حتی بعضی‌ها پا را فراتر گذاشته و متقاعدسازی را شبیه دوپینگ در ورزش‌های المپیکی غیراخلاقی، منفعت‌طلبانه و سودجویانه می‌دانند و آن را در نوعی فریب پنهانی می‌دانند. آنها معتقدند متقاعدسازی روشی است که به شیوه نادرست، شرایط را به نفع خود و به ضرر طرف مقابل عوض می‌کند.

ولی با وجود این تعابیر و تفاسیر- که البته صحیح هم نیست- باید گفت همه افراد به نوعی از متقاعدسازی استفاده می‌کنند و به آن متوسل می‌شوند. در متقاعدسازی چیزی مهم‌تر و البته بسیار ظرفیت‌تر نهفته است و ما نمی‌توانیم کسی را متقاعد کنیم و در‌نهایت افراد خودشان تصمیم می‌گیرند و با اختیار و اراده خودشان تصمیم می‌گیرند و در‌نهایت متقاعد می‌شوند و در واقع اگر فردی نظرش تغییر کند به نوعی می‌توان گفت دیدگاه یا باورش تغییر کرده و متقاعد شده‌است.